پس از اتمام دوره درمان سرطان حنجره (اعم از جراحی، پرتودرمانی، شیمیدرمانی یا ایمونوتراپی)، انجام پیگیریهای منظم و دقیق از اهمیت حیاتی برخوردار است. این پیگیریها سه هدف اصلی را دنبال میکنند: تشخیص به موقع عود احتمالی بیماری، مدیریت عوارض ناشی از درمان و بهبود کیفیت زندگی و طول عمر بیماران. در سالهای اخیر، پیشرفتهای چشمگیری در زمینه روشهای نظارتی، به ویژه تکنیکهای مولکولی مانند بررسی DNA تومور گردشی (ctDNA) حاصل شده است که تحولی در روند پایش این بیماران ایجاد کردهاند.
برنامه استاندارد پیگیری پس از درمان:
۱. معاینات دورهای بالینی:
• برنامه ویزیتها:
- در دو سال اول پس از درمان که بیشترین احتمال عود بیماری وجود دارد، ویزیتهای ماهانه تا سهماه یکبار ضروری است.
- از سال سوم تا پنجم، معاینات هر شش ماه یکبار انجام میشود.
- پس از پنج سال، ویزیتهای سالانه کفایت میکند.
• اقدامات تشخیصی:
- انجام معاینات کامل بدنی با تأکید بر معاینه حنجره (از طریق لارنگوسکوپی مستقیم یا آندوسکوپی انعطافپذیر)
- ارزیابی عملکردی دستگاه صوتی و مکانیسم بلع
- پایش دقیق علائم هشداردهنده مانند تغییرات صدا، دردهای مداوم، اختلال در بلع یا کاهش وزن غیرمنتظره
۲. بررسیهای تصویربرداری:
• تصویربرداری پایه (CT یا MRI) در فاصله ۳ تا ۶ ماه پس از اتمام درمان
• در موارد مشکوک به عود، انجام PET-CT که دارای حساسیت بالایی در تشخیص متاستاز است
• در بیماران پرخطر، ممکن است برنامه تصویربرداری منظمتری تجویز شود
۳. آزمایشهای تکمیلی:
• آزمایشهای روتین خون شامل شمارش سلولهای خونی و بررسی عملکرد کبد و کلیه
• اندازهگیری نشانگرهای تومورال مانند SCC-Ag (البته با توجه به محدودیتهای تشخیصی)
نقش نوآورانه آزمایش ctDNA در پایش سرطان حنجره:
مکانیسم عملکرد:
سلولهای تومورال به طور مداوم قطعاتی از DNA خود را به جریان خون آزاد میکنند. با استفاده از تکنیکهای پیشرفته مانند توالییابی نسل جدید (NGS) یا روشهای مبتنی بر PCR، میتوان این مواد ژنتیکی را شناسایی و جهشهای خاص تومور (مانند TP53 یا PIK3CA) را ردیابی کرد. این روش قادر است حتی مقادیر بسیار کم بیماری باقیمانده (MRD) را نیز تشخیص دهد.
مزایای بالینی:
• امکان تشخیص عود بیماری چندین ماه قبل از ظهور علائم بالینی یا تغییرات تصویربرداری
• پایش پاسخ به درمان از طریق روند تغییرات سطح ctDNA
• روشی غیرتهاجمی که نیاز به بیوپسیهای مکرر را کاهش میدهد
• قابلیت شخصیسازی درمان بر اساس ویژگیهای مولکولی تومور
چالشها و محدودیتها:
• هنوز به عنوان روش روتین در دستورالعملهای بالینی جایگاه ثابتی ندارد
• در برخی تومورها میزان آزادسازی DNA به خون کافی نیست (محدودیت حساسیت)
• هزینه نسبتاً بالا و محدودیت دسترسی در برخی مراکز درمانی
• نیاز به استانداردسازی روشهای انجام و تفسیر نتایج
توصیههای کاربردی برای بیماران:
۱. پایبندی دقیق به برنامه ویزیتهای تعیین شده توسط پزشک معالج
۲. توجه به تغییرات بدنی و گزارش فوری هرگونه علامت جدید مانند خشونت صدا یا توده گردنی
۳. مشورت با تیم درمان درباره امکان استفاده از روشهای نوین مانند ctDNA
۴. اصلاح سبک زندگی شامل ترک کامل دخانیات و الکل
۵. بهرهگیری از خدمات توانبخشی شامل گفتاردرمانی و بلع درمانی در صورت نیاز
جمعبندی و چشمانداز آینده:
پیگیری پس از درمان سرطان حنجره نیازمند رویکردی چندرشتهای و منظم است. در حالی که روشهای مرسوم نظارتی هنوز پایه اصلی پیگیری هستند، تکنیکهای مولکولی مانند ctDNA در حال بازتعریف استانداردهای مراقبت پس از درمان میباشند. با تکمیل مطالعات بالینی جاری و کاهش هزینهها، پیشبینی میشود این روشها در آینده نزدیک به بخشی جداییناپذیر از برنامه مدیریت سرطان حنجره تبدیل شوند. این تحولات نویدبخش عصر جدیدی از پزشکی شخصیسازی شده در زمینه سرطانهای سر و گردن است.